سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پیامبر صلی الله علیه و آله از مغلطه کاری منع فرمود . [معاویه]

پیش از طلوع آفتاب اسلام مردم در سرتاسر جهان از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب در وضع تأسف باری زندگی می کردند. اگر چه تمام ملت ها در این امور وضعی یکسان نداشتند ولی آنچه مسلم است در انحراف های فکری، انحطاط اخلاق و سنت های غلط اجتماعی و پندارهای موهوم و ناشایست و... وضعی مشابه هم داشتند.
در این میان شبه جزیره عربستان نیز از این امر مستثنی نبود. مردم عرب در لجنزاری از فساد و تباهی می زیستند و در محیطی سرشار از بدآموزی ها و یغماگری ها رشد کرده و خوی توحش در آنان اثر کرده بود و خرافات و اوهام در اعتقاد و اندیشه شان ریشه دوانیده بود. پیامبر(ص) در چنین جامعه ای به رسالت مبعوث گردید؛ محیطی که امیر مؤمنان در وصف آن می فرماید: «خداوند متعال محمد(ص) را تبلیغ کننده برای عالمیان و امین برای فرستادن قرآن و رسالت مبعوث نمود در آن حال شما گروه عرب دارای بدترین دین بودید و در بدترین جامعه زندگی می کردید. در میان سنگ های سخت و مارهای ناشنوا مسکن داشتید، آب های تیره می آشامیدید و غذای خشن می خوردید و خون های یکدیگر را می ریختید و از خویشاوندان خود قطع رابطه می نمودید. بت ها در میان شما (برای پرستش) نصب شده و گناهان و انحراف ها سخت به شما بسته بود.»
نبی مکرم اسلام(ص) از همین مردم، امتی نمونه ساخت. وی با آبیاری نهال خوبی ها که ریشه در فطرت آنها داشت سلمان ها، ابوذرها، مقدادها، بلال ها و سمیه هایی را تربیت نمود که همه، شاگردان کلاس این مکتب اند.
با ورق زدن صفحات تاریخ و مقایسه عرب قبل و بعد از اسلام، ذهن با این سؤال درگیر می شود که به راستی پیامبر(ص) در تربیت و ساختن انسان های بزرگ از چه شیوه هایی استفاده کرده است؟
برای پاسخگوئی به این سؤال بخشی از شیوه های تربیتی پیامبر اکرم(ص) را مورد بررسی قرار می دهیم. البته این شیوه ها اصول ثابتی هستند که در هر دوره و زمانی می توانند مورد استفاده قرار گیرند و ما اگر امروز هم از شیوه های پیامبر مکرم اسلام(ص) در تربیت انسان ها بهره بگیریم می توانیم بهترین انسان ها را بسازیم.
معرفی پیامبر(ص) در قرآن کریم بعنوان اسوه و الگوی نیکو (اسوه حسنه) نیز به همین معناست که ما امروزه سیره آن مرد الهی و رهبر موفق تاریخ را سرلوحه کار خود بویژه در موضوع تربیت قرار دهیم.

* نرمخویی و خوش رفتاری با دیگران
لازمه رهبری جامعه اسلامی اجرای احکام و قوانین با صلابت و قاطعیت است بخصوص در مواردی که خشونت و تصمیم قاطع در قطع ریشه های فساد سازنده است. این صفت از صفات بارز رسول الله(ص) بود اما نه در همه جا و در برابر هرکس. او «اشداء علی الکفار رحماء بینهم»(فتح/9) بود با دشمنان سرسخت و با مسلمانان و مؤمنان مهربان و خوش رفتار بود. آن حضرت با ملایمت و حسن خلق، مردم را با دین اسلام آشنا می کرد به طوری که مسلمانان شیفته نرمخویی، ملایمت و خوش رفتاری او بودند.
پیامبر اعظم(ص) با دوستان و مؤمنان با شادابی و نشاط و رویی گشاده معاشرت داشت در حالی که آنچه را که از مشکلات صعب و سخت رسالت و هدایت جامعه بر دوش داشت و اندوه و نگرانی خویش را در قلبش نگاه می داشت.
پیامبر اکرم(ص) در پرتو رحمت الهی با مؤمنان و مسلمانان با ملایمت و نرمی رفتار می نمود. خداوند در قرآن کریم خطاب به پیامبر می فرماید: «فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک»؛ (آل عمران/ 159) «حسن اخلاق و مهربانی تو با مردم رحمتی از جانب خداوند است، و اگر تندخو و سخت دل بودی مردم از اطراف تو پراکنده می شدند.»

* تواضع و فروتنی
تواضع و فروتنی از جمله صفات بزرگ و انسانی پیامبر(ص) و بی شک یکی از عوامل تأثیرگذار در تقویت محبوبیت حضرتش در میان مردم بود. چون مظهر کمالات است و دارای خلق عظیم و تمام ارزش های انسانی در او تبلور یافته است. او با وجود اینکه برترین است نه تنها خود را فوق دیگران نمی بیند بلکه با الهام از این رهنمود وحی؛ «و اخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین»(شعراء/15) بال های تواضع و فروتنی خویش را بر مؤمنین و پیروان خود می گستراند.
رفتار متواضعانه رسول خدا به گونه ای بود که چون وارد مجلسی می شد در نزدیک ترین جای محل ورود خود می نشست. رسول خدا کراهت داشت کسی برای وی به پا خیزد و مردم نیز از این جهت جلو پای آن حضرت بلند نمی شدند، ولی هنگام رفتن، آنان با حضرتش برمی خاستند و همراهش تا در منزل می آمدند.

* رأفت و رحمت
یکی دیگر از ویژگی هایی که در سیره نبوی به عنوان اخلاق فردی آن حضرت مورد توجه می باشد دوستی و مهربان بودن ایشان با مردم است. پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) بدون هیچ چشم داشت مادی چنان مردم را از دل و جان دوست می داشت و به آنان مهربانی می نمود که وقتی درد و رنجی بر آنان وارد می شد آن را بر روح و جان خویش احساس می کرد. خداوند در بیان این صفت پیامبر می فرماید: «رسولی از خود شما به سویتان آمده که رنج های شما بر او سخت و بر هدایت شما اصرار دارد و با مؤمنان رئوف و مهربان است.»(توبه/ 128)
نکته زیبایی که در این آیه مشاهده می شود این است که خداوند دو صفت خویش یعنی «رئوف و رحیم» بودن را برای پیامبر خاتم آورده است چنان که در آیاتی از قرآن آمده است: «ان الله رئوف رحیم»(نور/20) و این شدت رأفت و رحمت پیامبر را می رساند.
درسی که از رفتار پرمهر پیامبر اسلام می آموزیم این است که به مسلمانان محبت داشته باشیم و از روی عشق و علاقه با آنان بر گرد محور ایمان جمع شویم زیرا بر هر مؤمنی لازم است که دوستی و دشمنی او براساس دین باشد، مؤمنان را دوست داشته باشد و منکران دین را دشمن بدارد.

البته مواردی که ذکر شد تنها بخشی از رمز ورموز موفقیت پیلمبر در تعلیم وتربیت بود و مواردی هست که ما فقط به ذکر آن اشاره می کنیم :

** عدالت در تربیت

* احترام به زنان و توجه به حقوق آن ها
* احترام به کودکان
* مشورت با دیگران
* اخلاق عظیم
* تقویت ایمان به خدا

منبع مقاله : سایت منادی



نویسنده: مجید | چهارشنبه 86 خرداد 16 ساعت 5:13 عصر |

اماما، ای سفر کرده دیار عشق، ای که با تیغ برّان حکومت خیبر شکن قلعه های نفاق زمانه شدی؛ ای که باغ هستی ات بهار آزادی را آسایش دگر بود؛ بر بال کدامین ملک نشستی که اینچنین بی تاب و شتابان به سرای جاوید سفر کردی؟ خلوت اُنست را در کجا گستردی که اینگونه مستجاب شد؟ و اینک در سالروز هجرانت، با یادت به دل های سوگوارمان تسلی ده. 

چه با شکوه بودی ای پیر هنگامی که بر مسند صلابت تکیه می کردی و  آبشار کلامت از بلندای نور فرو می ریخت .

چه باشکوه بودی ای پیر هنگامی که بر مسند وصل تکیه می زدی و خورشید  چگونه تابیدن را از تو می آموخت .

سخن بران  راز دل بگشا بگو که کلام تو گفتار نیست  معیار است

باید وضو گرفت به دیدارت  ای پاسدار انسان در انجماد خانه تاریخ      

   ای آفتاب دار جهان       ای راز دار عطرت عرفان  

 برخیز و رهنمائی بر وجودم باش  ای از تبار خوبان 

برخیز تو مردی هستی در زلالی باران 

تو مردی هستی که با طراوت می گوئی و با سخاوت می شنوی

تو که از تاریخ پیش تر می روی  راز دل بگشا

و اکنون  عقربه زمان ایستاده است و هوای پیرامونم چه سنگین

نفس سنگین با تو نبودن

 

یکی از مهم ترین ویژگیهای امام خمینی (ره) ساده زیستی ایشان بود به طوری ایشان در طول زندگی خود چه قبل از پیروزی انقلاب و چه بعد از آن هیچ گاه خود را آراسته به زرق و برق های دنیا نکرد و همیشه در خانه ای ساده زندگی می کرد غذای ساده می خورد و به فرزندان و اطرفیان خود توصیه می فرمود که از زندگی با تجملات پرهیز کنند بیشتر اوقات پول یا مالی  که داشت آنها را به فقرا انفاق می نمود این خصیصه مثبت و انسان ساز حتی در آخرین لحظات عمر مبارکشان هم ترک نشد به گونه ای که در نامه ای به یکی از یاران خود مرقوم فرمودند که ارث پدری ایشان که در شهر خمین بود را بین فقرا تقسیم کند که بعد از رحلت ایشان این امر محقق گشت .

ایشان برای همه ارزش یکسان قائل بودند و هر کسی که با ایشان ملاقات داشت از رئیس جمهور و مقامات بلند پایه کشورهای جهان گرفته تا کارگری ساده در خانه ساده و کوچک خود بدون هیچ تجملات اضافی دیدار می نمودند .

امام مردم را بر خلاف حکومت آن زمان که به غرب گرائی و تجمل گرایی تشویق می نمود ، مردم را به جای این کارها به معنویت و ساده زیستی دعوت می نمود به طوری که می فرمودند:

«معنویات اساس اسلام است. سعى کنید معنویات را زیاد کنید و از تشریفات ،تا آن جا که مقدور است بکاهید .

خود را به ساده‏زیستن عادت دهید ، و از تعلق قلب به مال و منال و جاه ومقام بپرهیزید .

با زندگانى اشرافى و مصرفى نمى‏توان ارزشهاى انسانى - اسلامى را حفظ کرد .»

امام خمینی (ره) در عین حالی که ساده زیست بودند به وضع ظاهری خود اهمیت فراوانی می داند به طوری که ایشان همیشه لباس های تمیز می پوشیدند و تا زمانی که لباسی یا نعلینش قابل استفاده بود از همان ها استفاده می نمودند و لوازم و اثاث منزل ایشان هم در اندازه یک فرد عادی جامعه بود چون امام بر این باور بودند که یک رهبر مسلمان باید همانند پایین ترین فرد جامعه از لحاظ معیشتی زندگی کند .

او تنها رهبر جهان بود که در خانه کوچکی در جماران و در ساده ترین شکل ممکن زندگی می کرد و با این زندگی ساده بر قلب های تمام آزادی خواهان و مستضعفین جهان حکومت می کرد چرا که مردی از جنس خود مردم بود و یکی از عللی که باعث گردید روح الله خمینی در تاریخ جاودانه شود و هیچ گاه از خاطره و یاد و اذهان مردم پاک نشو د ساده زیستی او بود و او ساده زیست و با دست خالی از مادیات این دنیا ساده وار هم از در چهاردهم خرداد ماه سال یکهزار سیصد و شصت هشت شمسی از میان ما همانگونه که فرمودند : با قبلی آرام و ضمیری امیدوار » سفر کردند و به دیدار حضرت دوست شتافتند .

روح بلندش شاد و راهش پر رهرو باد

 

تصاویر امام

زندگی نامه امام خمینی (ره )

دیوان اشعار امام خمینی (ره)

کتاب توضیح المسائل امام خمینی (ره)

خاطراتی از امام خمینی (ره)

سخنرانی های امام خمینی (ره)

فیلم امام خمینی (ره)

آلبوم تصاویر امام خمینی (ره)

کتابهای امام خمینی (ره)

وصیت نامه امام خمینی (ره)

دیدگاه ها

صحیفه امام

 



نویسنده: مجید | یکشنبه 86 خرداد 13 ساعت 7:29 عصر |

شروع خدمتم را در آموزش وپرورش  با حضور در یکی از روستاهای استان بوشهر بنام روستای خیاری بود ، مردم در این روستا وضع معیشتی بسیار بدی داشتند ، آنها مجبور بودند برای مقداری آرد تمام روز را برای شرکت های راه سازی که خارجی بودند کار کنند ، لباس مردم روستا از کیسه های خالی آرد  تهیه می شد .

روز اول تمام بچه ها با بزرگترهای خودشون آمده بودند  هنگامی که شروع به ثبت نام بچه های روستا کردم  ،  صدای گریه و چشمهای اشک آلود یکی از بچه ها توجه من را به خودش جلب کرد علت  ناراحتی و گریه او را پرسیدم ، اطرافیان گفتند که پدر این بچه به علت در گیری با  افراد خان یکی از مناطق بوشهر و بخاطر دفاع از خودش  محکوم به پنج سال حبس شده .

اوضاع نابسامان و وضعیت درد آوری بود  آن روز پس از پایان مدرسه  همان دانش آموز را صدا زدم و از ایشون دعوت کردم که به منزل بنده تشریف بیاورند ، این شروع کار بود ، بمدت پنج سال بنده حقیر از این دانش آموز  حمایت عاطفی و مالی خودم را دریغ نکردم و او یکی از اعضای خانواده من بود تا اینکه پدر او آزاد شد . در طی این مدت من تمام حقوقم را  صرف نیاز مندان روستا کرده بودم البته خودم از حمایت مالی پدرم بر خوردار بودم .

هیچ وقت آن لحظه که  من با پدر او روبرو شدیم را از یاد نمیبرم ،  الآن که حدود سی و چند سال از آن  روزها می گذرد ،  دوباره  چند روز پیش  این خاطرات برایم تازه شد . در یکی از خیابانهای بوشهر  مرد جوانی را دیدم که با  سرعت  به طرفم آمد بدون هیچ مقدمه ای دستان مرا بوسید  ،  بله ایشان هما ن دانش آموزی بود که شرح آن را خواندید ، یک بار دیگر تمام خاطراتم  از جلوی چمهایم گذشت ، دوباره یاد روزی که با پدر او روبرو شدم  افتادم  چشمهائی که پر از شوق بود .

حال او را پرسیدم ، بله دانش آموز روستای خیاری اکنون  در یکی ار بیمارستانهای شیراز مشغول به  مرحم نهادن بر زخم بیماران و درد مندان  است .

این زیبا ترین و با شکوهترین لحظه زندگی یک معلم است و چقدر آن روز زیبا و فراموش نشدنی بود .

 

به نقل از استاد عزیز آقای پور جماد باز نشسته  آموزش وپرورش  استان بوشهر



نویسنده: مجید | سه شنبه 86 خرداد 8 ساعت 6:57 عصر |

زمین فتحی مبین را چشم در راه است

سحر گاهانی از امید 

سحر گاهانی از پیوند

ظهور آسمانی از فرشته بر آسمانی دیو

گلوله ، گل ، گلستون

خروش نور در طوفانی کارون 

سحر در دشت جاری شد 

خزان آواره صبحی بهاری شد

بیاد سوم خرداد سالروز حماسه همیشه تاریخ ایران ...آزادی خرمشهر

راز خون در آنجاست که همه حیات به خون وابسته است. اگر خون یعنی همه حیات… و از ترک این وابستگی دشوارتر هیچ نیست پس، بیشترین از آن کسی است که دست به دشوارترین عمل بزند. راز خون در آنجاست که محبوب خود را به کسی می‌بخشد که این راز را دریابد. آن کس که لذت این سوختن را چشید در این ماندن و بودن جز ملالت و افسردگی هیچ نمی‌یابد.

آنان را که از مرگ می‌ترسند از کربلا می‌رانند. مردان مرد، جنگاوران عرصه جهادند که راه حقیقت وجود انسان را از میان هاویه آتش جسته‌اند. آنان ترس را مغلوب کرده‌اند تا فتوت آشکار شود و راه فنا را به آنان بیاموزد.

آنان را که از مرگ می‌ترسند از کربلا می‌رانند. وقتی که کار آن همه دشوار شد که ماندن در خرمشهر معنای شهادت گرفت، هنگام آن بود که شبی عاشورایی برپا شود و کربلائیان پای در آزمونی دشوار بگذارند…

کربلا مستقر عشاق است و شهید سید محمد علی جهان‌آرا چنین کرد تا جز شایستگان کسی در آن استقرار نیابد. شایستگان، آنانند که قلبشان را عشق تا آنجا آکنده است که ترس از مرگ، جایی برای ماندن ندارد. شایستگان جاودانند؛ حکمرانان جزایر سرسبز اقیانوس بی‌انتهای نور نور که پرتوی از آن همه کهکشانهای آسمان دوم را روشنی بخشیده است.

 



نویسنده: مجید | پنج شنبه 86 خرداد 3 ساعت 10:47 صبح |

 دریافت فایل  فلش با حجم 21 کیلو بایت  



نویسنده: مجید | یکشنبه 86 اردیبهشت 30 ساعت 11:37 عصر |

قسمت دوم

رسول خدا (ص) لشکرى براى سرکوبى قبیله طىّ فرستاد فرماندهى آن را على بن ابیطالب (صلوات الله علیه) بر عهده داشت، عدى بن حاتم طائى که از دشمنان سرسخت رسول خدا (ص) بود، به شام فرار کرد.

على (ع) با مدادان بر آن قبیله حمله کرد، آنها را شکست داد مردان و زنان و اسباب و چهارپایان آنها را به مدینه آورد. 1

وقتى که اسیران را به حضرت رسول (ص) نشان دادند، سفانه دختر حاتم طائى برخاست و گفت، یا محمد (ص) پدرم از دنیا رفت، برادرم از قبیله‏ام ناپدید شد، اگر مصلحت بدانى مرا آزاد کن، مرا به شماتت قبائل عرب مگذار.

پدر من پیشواى قبیله بود، اسیران را آزاد مى‏کرد، جانیان را مى‏کشت، بهر که پناه مى‏داد حمایتش مى‏کرد، از حریم دفاع مى‏نمود، ازمبتلایان دستگیرى مى‏کرد، مردم را طعام مى‏داد، سلام را آشکار مى‏ساخت، یتیم و فقیر را بى نیاز مى‏کرد، در پیشامدها مددکار مردم بود، کسى نبود که حاجت پیش او آورد، نا امید بر گردد، من دختر حاتم طائى هستم.

رسول خدا (ص) از سخن او در عجب شد، فرمود: اى دختر اینها که گفتى صفات مؤمنان است اگر پدرت مسلمان بود از خدا برایش رحمت مى‏خواستم .2

آنگاه فرمود: این دختر را آزاد کنید که پدرش اخلاق خوب را دوست مى‏داشته، سپس فرمود: «ارحموا عزیزاً ذلّ و غنیا افتقر و عالماً ضاع بین جهّال»: رحم کنید عزیزى را که ذیل گشته و توانگرى را که فقیر شده و عالمى را که میان نادانان ضایع گردیده است .

و نیز در اثر گفتار آن زن فرمود: همه اسیران را آزاد کنند، دختر حاتم که چنین دید گفت: اجازه بدهید شما را دعا بکنم، حضرت اجازه فرمود و بیاران گفت که بدعاى او گوش فرا دهند.

دختر گفت: خدا احسان تو را در جاى خود قرار دهد، تو را به هیچ آدم لئیم محتاج نکند، نعمت هیچ بزرگ قومى را از دستش نگیرد مگر آنکه تو را وسیله برگرداندن آن قرار دهد.

دختر چون آزاد شد، به نزد برادرش عدى بن حاتم که در «دومة الجندل» بود، رفت، گفت: برادرم پیش از آنکه نیروهاى این مرد تو را گرفتار کند، پیش او برو، من در او هدایت و دقت رأى دیدم، حتما بر دیگران پیروز خواهد گردید، در او خصلتهائى دیدم که به تعجبم واداشت، او فقیر را دوست مى‏دارد، اسیر را آزاد مى‏کند، بصغیر رحم مى‏کند، قدر آدم بزرگ را مى‏داند، من سخى‏تر و بزرگوارتر از او ندیده‏ام اگر پیامبر باشد، تو پیش از دیگران ایمان آورده و برترى یافته‏اى و اگر پادشاه باشد در حکومت او پیوسته با عزت زندگى مى‏کنى.

این سخنان در عدى بن حاتم موثر واقع شد، لذا به مدینه آمد و به دست رسول خدا (ص) اسلام آورد، خواهرش سفانه نیز مسلمان شد.3

عدى بن حاتم مى‏گوید: به مدینه آمدم، داخل مسجد رسول الله (ص) شدم، سلام کردم، فرمود: تو کیستى؟ گفتم: عدى بن حاتم، فورى برخاست و مرا بخانه‏اش برد. او متوجه من بود، ناگاه پیرزنى ضعیف پیش آمد و گفت: حاجتى دارم، حضرت مفصل ایستاد و درباره نیاز آن زن صحبت مى‏کرد.

من در دلم گفتم: به خدا این شخص پادشاه نیست وگرنه با ضعفاء چنین نمى‏کرد، این قدر اهمیت دادن به یک پیرزن کار شاهان نیست، چون به خانه‏اش رسیدیم، وساده‏اى که از لیف خرما داشت به طرف من انداخت فرمود: روى آن بنشین، گفتم: نه شما روى آن بنشینید، فرمود: نه تو بنشین، من روى وساده نشستم و او به زمین نشست.

باز در دلم گفتم: والله این پادشاه نیست، آنگاه فرمود: اى عدى آیا تو رکوسى نبودى 4؟ گفتم آرى. فرمود: آیا از قو خویش مالیات مرباع 5 نمى‏گرفتى؟ گفتم: آرى. فرمود: آن در دین تو جایز نبود. گفتم: آرى به خدا حرام بود، دانستم که او پیامبر است که غیب را مى‏داند6.

بدین طریق مى‏بینیم که اخلاق نیکو کار خود را مى‏کند تا جائى که انسانها در مقابل آن از اعتقادات خود دست بر مى‏دارند.

1- قصص العرب ج 1 ص 180 نقل از اغانى.
2- رکوسى دینى بود میان نصرانیت و صابئین.
3- مرباع مالیاتى بود که رؤسا از قبائل مى‏گرفتند.
4- سیره ابن هشام ج 4 ص 228.
5- اشاره است به «لیغفرلک الله ما تقدم من ذنبک و ما تاخر» فتح: 2.
6- تفسیر برهان ج 3 ص 68 نقل از تفسیر على بن ابراهیم قمى.




نویسنده: مجید | شنبه 86 اردیبهشت 22 ساعت 4:21 عصر |

امروز دیگه نوبت یه آموزش مفیده اول این فایل بازی پازل  فلش را تقدیم می کنم به همه دوست داران و مهروزان حضرت محمد مصطفی (ص) .

بسیاری از دوستان مایل بودند نحوه قرار دادن یه فایل فلش را در وبلاگ یاد بگیرند ، خوب امروز من اینجا یک فایل فلش قرار دادم که از لینک های زیر می توانید فایل فلش و سورس آنرا دریافت کنید ، و البته می تونید سورس را در

flash mx باز کنید و هر ویرایشی خواستید روی آن انجام دهید .

دانلود بازی فلش حجم 26کیلو بایت

دانلود سورس با پسوند fla حجم 96کیلو بایت

برای دانلود از گزینه راست کلیک گزینه save target as را انتخاب کنید

خوب حالا برای قراردادن یک فایل فلش در وبلاگ بصورت زیر عمل کنید :

1-ابتدا فایل فلش را در فضای مجانی یا فضای اختصاصی برروی وب قرار دهید .(مانند قراردادن عکس )

2- کد زیر را در قسمت html صفحه یادداشت کپی کنید .

3- پارامتر های آن مثل آدرس فایل فلش و اندازه طول و ارتفاع فایل را کامل کنید .

کد :                                                         P align=center><EMBED style="WIDTH: 400px; HEIGHT: 400px" name=obj1 pluginspage=http://www.macromedia.com/go/getflashplayer src= Adres file flash   width=733 height=350 type=application/x-shockwave-flash></P>
<P align=center></P> 

قسمتهائی که  باید تغییر دهید در کد بصورت آبی رنگ مشاهده می شوند  .

یادتون نره فایل فلشتون حجم کمی داشته باشه

به امید موفقیت شما .   سوالات و نظرات خود را  در قسمت نظرات بیان کنید  حتما  پاسخ داده می شود .  



نویسنده: مجید | سه شنبه 86 اردیبهشت 18 ساعت 12:4 صبح |
<      1   2   3   4   5   >>   >
: جستجو